ارزش های اخلاقی زیربنای اعتماد در صنعت بیمه

ارزش های اخلاقی زیربنای اعتماد در صنعت بیمه

ارزش های اخلاقی زیربنای اعتماد در صنعت بیمهReviewed by Asia4662 on Nov 22Rating:

چکیده: این مقاله به تشریح مفهوم ارزش ها و اصول اخلاقی و نقش آن در سازمان ها می پردازد و تفاوت آن با رفتار قانونی را تبیین می کند. همچنین کاربرد اصول اخلاقی در صنعت بیمه بررسی و نمونه هایی از اصول اخلاقی حاکم بر شرکت بیمه مونیخ ری ارائه شده است. در پایان، به برخی از ارزش های اخلاقی فروش و بازاریابی نیز اشاره گردیده است.

مقدمه: 
روابط خوب با مشتریان چگونه تعیین می شود؟ صنعت بیمه چطور می تواند یک تصویر مثبت از خود ایجاد کند؟ رفتارهای اخلاقی و تجاری آن چگونه است؟ این صنعت در برابر چشمان بیمه گزاران، سهامداران و قانونگذاران چگونه نقش خود را ایفا می کند؟ (scott; 2004 p45). برای شرکتی که در یک صنعت بسیار پررقابت فعالیت می کند چه چیزهایی می تواند هنجار به حساب آید؟ اگر شرکت به صورتی بسیار شرافتمندانه عمل کند، آیا امکان ندارد که زمینه را به شرکت های رقیب واگذار کند؟ (رابینز، ۱۳۸۱).
این ها سوالاتی است که عموما در زمینه مباحث اخلاق حرفه ای مطرح است و ایجاد اعتماد عمومی گامی مهم در پاسخ به آن ها است. رعایتاخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی به صورت یکی از مهم ترین پدیده هایی درآمده است که در بیشتر سازمان های پیشرو مورد توجه قرار می گیرد.اصول اخلاقی به بخشی از سیاست های رسمی و فرهنگ غیررسمی این سازمان ها تبدیل گردیده است. (دفت، ۱۳۸۰، ص ۶۴۸)
موارد فریبکاری، تقلب، فساد و بده بستان داخلی با وجود انبوه مقررات و قوانین همچنان رایج است و قوانین در زمینه جلوگیری از این معضلات کارآیی چندانی نشان نداده اند. به نظر می رسد توسل به ارزش های اخلاقی راهی مطمئن در صنعت بیمه برای مقابله با این گونه مشکلات است.
کدهای رفتاری مقررات و اصول رفتار مسئولانه و به لحاظ قانونی صحیح کارکنان را فرمول کرده، رفتارها را قابل پیش بینی می کند. هنجارهایرفتاری شامل مهم ترین مقررات و اصول رفتاری برای همه کارکنان است. واژه کارکنان شامل اعضای هیئت مدیره نیز می گردد. هدف هنجار فراهم کردن اطلاعات و راهنمایی های روشن برای کارکنان بر اساس الزامات قانونی و اخلاقی است که آن ها در دوره فعالیت کاری خود باید با آن همراهی کنند. (www.munich re.com)
موضوع ارزش ها، اخلاق و اصول اخلاقی
اخلاق یعنی رعایت اصول معنوی و ارزش هایی که بر رفتار شخص حاکم است، مبنی بر این که درست چیست و نادرست کدام است. ارزش هایاخلاقی تعیین کننده استانداردهایی هستند مبنی بر این که از نظر رفتار و تصمیم گیری چه چیزی خوب یا بد است. (دفت، ۱۳۸۰، ص ۶۴۸)
یک مکتب فکری این است که موضوع اصول اخلاقی با استانداردهای درست یا غلط سروکار دارد، اگرچه امکان دارد رعایت اصول اخلاقی در کوتاه مدت بر عملکرد شرکت اثرات نامطلوب بگذارد، ولی در بلندمدت سودآور خواهد بود. (رابینز، ۱۳۸۱)
اصول اخلاقی در سازمان اصول راهنما برای تصمیم گیری و رفتارها خواهد بود. اصول اخلاقی خوب یعنی شرکت خوب. در برخی شرکت ها ضمن تهیه فهرست های بلندی از کدهای اخلاقی، پست مدیریتی خاصی را برای نظارت بر اصول اخلاقی و رعایت آن ها به وجود آورده اند. (دیوید، ۱۳۸۴، صص ۵۳-۵۴) سازمان ها برای حصول اطمینان از این که کدهای اخلاقی (code of conduct) به وسیله کارکنان شرکت خوانده و درک می شود و نیز این که آیا آن ها به این اصول اعتقاد پیدا می کنند، باید به طور مرتب کارگاه هایی را تشکیل دهند، این اصول را یادآوری کنند و افراد را نسبت به شرایطی که موجب بروز مسئله هایی در زمینه اصول اخلاقی می شود حساس نمایند. وگرنه اصول اخلاقی تبدیل به وسیله ای برای گول زدن مردم توسط روابط عمومی و یا پدیده ای تزئینی خواهد شد.
برخی سازمان ها مانند رایانه پرایم و کی مارت یک دسته کدهای اخلاقی به وجود آورده اند که در آن انتظاراتی را که از نظر رعایت اصول اخلاقی از افراد می رود مشخص شده است. به مدیران و کارکنان شرکت هریس اخطار شده است که اگر به موردی از نقض مقررات و عدم رعایت کدهایاخلاقی برخورد کنند و آن را گزارش ننمایند، از شرکت اخراج خواهند شد. یکی از دلایل بالا بودن حقوق استراتژیست ها در مقایسه با حقوق سایر افراد در همان سازمان این است که استراتژیست ها باید خطرات معنوی شرکت را برعهده گیرند. آن ها مسئول تدوین، توزیع و اعمال کدهایاخلاقی در سازمان اند. البته این ویژگی جزو جدانشدنی از مسئولیت هر مدیر است. به گفته جان ایکرز، اصول اخلاقی و رقابت تفکیک ناپذیرند. اگر افراد جامعه ای از یکدیگر بدزدند یا به یکدیگر اعتماد نداشته باشند و اگر وضع به گونه ای باشد که هر نوع کاغذی ناگزیر به وسیله دفاتر اسناد رسمی تایید شود و هر نوع اختلافی در دادگاه تسویه گردد، یا این که دولت ناگزیر شود برای سالم نگه داشتن وضع تجارت پیوسته قوانین و مقررات جدید تصویب کند، چنین جامعه ای هیچ گاه نخواهد توانست در بلندمدت یا به صورتی موفقیت آمیز رقابت کند. ثابت شده است هرقدر اعتماد میان افراد یک جامعه بیشتر باشد و به اصول اخلاقی بیشتر پایبند باشند، آن جامعه از قدرت اقتصادی بهتری برخوردار خواهد بود.رفتارهایی از قبیل تبلیغات گمراه کننده، ارائه خدمات ناسالم، دادوستدهای پشت صحنه، تعیین قیمت های بسیار بالا و دستکاری در هزینه ها در زمره رفتارهای غیراخلاقی قلمداد می شوند.

رابطه رفتاراخلاقی و فتار قانونی 
اخلاق چیزی است که با رفتارهای ناشی از قانون متفاوت است. رفتار قانونی ریشه در مجموعه ای از اصول و مقرراتی دارد که نوع عمل افراد را مشخص می کند و عموما مورد قبول جامعه هستند. این مقررات لازم الاجرا بوده، در دادگاه ها اعمال می گردند. رابطه میان استانداردهایاخلاقی و الزامات قانونی در نمودار ۱ نشان داده شده است. اصول اخلاقی بیشتر مربوط به رفتارهایی می شوند که زیر پوشش مقررات قانونی قرار نمی گیرند. مقررات قانونی بر رفتارهایی اعمال می شود که الزاما تحت پوشش اصول اخلاقی قرار نمی گیرند. قوانین کنونی بازتابی از قضاوت های معنوی و اخلاقی است، اما تمام نکات اخلاقی در آن گنجانده نشده است. برای مثال، در مورد نجات کسی که در حال غرق شدن است، قانونی وجود ندارد و یک مسئله اخلاقی است. (دفت، ۱۳۸۰، ص ۶۴۸) نمودار ۱
استانداردهای اخلاقی
الزامات قانونی
بسیاری بر این باورند که اگر کسی قانون را نقض نکند، در آن صورت اصول اخلاقی را رعایت کرده است، ولی دامنه اصول اخلاقی به آنجا کشیده نمی شود که جنبه قانونی به خود بگیرد. بسیاری از رفتارها جنبه قانونی پیدا نکرده اند و مدیران در زمینه پیدایش هنجارها و ارزش ها باید حساسیت بیشتری از خود نشان دهند. (همان)
مقررات در برابر اصول اخلاقی
صنعت بیمه برای عملکرد مناسب و موثر نیازمند مقررات است، یعنی تعیین قواعد بازی و قرار دادن هر یک از بازیگران در جای خود به منظور حفاظت بهتر از منافع بیمه گزاران. با این وجود، مقررات ممکن است به قیمت زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی تمام شود. همان گونه که در نمودار ۲ ترسیم شده است، مقررات (تعرفه) بیش از حد موجب فشار بیشتر و مسئولیت کمتر و در نتیجه گرفتن تصمیم های بینابین بیشتر و پای بندی کمتر به اخلاقیات می شود. این وضعیت منجر به اعمال مقررات بیشتر می گردد.
ایجاد موازنه صحیح میان مقررات و مسئولیت بازیگران صنعت بیمه عاملی کلیدی در حفظ تعادل پایدار در این رابطه است. (henri, 2004, p37)
مقررات
فشار بیشتر برای سودآوری
مبارزه برای بقا به هر وسیله ممکن
کاهش پای بندی به اخلاقیات
کاربرد اصول اخلاقی در صنعت بیمه
بیمه تجارتی بلندمدت است و نمی توان ایده هایی را پذیرفت که به ارتقا سود در کوتاه مدت کمک می کند، زیرا روابط پایدار آتی را تخریب می کند. بنابراین، کاربرد اصول اخلاق در این صنعت ضروری است. در نوشته های موسسه اخلاق بازرگانی آمده است: اخلاقی بودن سودآور است، اما اخلاقی بودن به خاطر سودآور بودن آن غیراخلاقی است؛ به علاوه، در بلندمدت غیرسودآور خواهد بود. )www.swiss.com). بیمه خرید تامین و پوشش در برابر خطری است که شما مطمئن نیستید که با آن مواجه خواهید شد یا نه، اما متقاعد شده اید که تامین خریداری شده مناسب است و در صورت نیاز به کار خواهد آمد. صنعت بیمه فی نفسه با موضوع های اعتماد و اخلاق سروکار دارد. (henri; 2004p p37) در زیر به برخی از کاربردهای اصول اخلاقی در صنعت بیمه اشاره می شود.

  1. بیمه گران باید منصف و درعین حال سخت گیر باشند. تقلب به هیچ عنوان نباید قابل قبول باشد و جلوگیری از آن مسئولیت اخلاقی همه ماست. اگر ما در انجام این مسئولیت کوتاهی کنیم یا قاطعانه برخورد نکنیم، تاوان آن را اکثر مشتریان و سهامداران ما به شکل پرداخت حقبیمه های بیشتر و دریافت سود کمتر پرداخت خواهند کرد
  2. تمام محصولات بیمه باید دارای عنصر واقعی انتقال ریسک باشند و این اساس کار ماست. درعین حال، ارتقای راه های جایگزین برای انواع ریسک هایی که امروزه توسط بخش خصوصی به تنهایی قابل بیمه نیست، هم از وظایف ماست. صنعت بیمه نمی تواند به سادگی به مشتریان خود که به دنبال پوشش مناسب هستند، نه بگوید؛ بلکه باید بدیل های جایگزین را ارائه کند
  3. برای حفظ اعتماد مشتریان تعهد داریم که از نظر مالی قوی باشیم تا بتوانیم به تعهدات و قول های بلندمدت مالی خود عمل کنیم.
  4. واسطه ها مانند کارگزاران، نمایندگان و کارکنان نقش کلیدی در به دست آوردن و حفظ مشتری برعهده دارند. ازاین رو، ما فقط ملزم به کار با کارگزاران و نمایندگانی هستیم که استانداردهای اخلاقی ما را مراعات کرده، دارای دانش و حرفه ای گری لازم برای ارائه توصیه ها و راهنمایی های صحیح به مشتریان اند. این بدین معنی است که کارگزاران باید قبل از شروع فروش محصولات ما غربال شوند. آن ها همچنین باید دائما تحت نظارت باشند و همانند تقلب از سوی بیمه گزاران، تقلب و رفتارهای غیراخلاقی آن ها نیز به هیچ وجه تحمل نشود. بنابراین، انتخاب و غربال کارگزاران باید نه تنها بر روی مهارت های فنی و حرفه ای آن ها تمرکز یابد، بلکه باید شامل سوابق مالی و اخلاقی آنان نیز باشد
  5. کارگزاران و نمایندگان نباید صرفا به عنوان عوامل جلوبرنده فروش بیمه نامه های شرکت الف یا ب نگریسته شوند، بلکه باید بر اساس یک رابطه اعتمادمحور با مشتریان خود، به عنوان مشاوران ارزش افزاینده (value-adding advisors) عمل کنند. آن ها نه تنها وظیفه فراهم کردن اطلاعات مناسب برای مشتریان را برعهده دارند، بلکه – به ویژه در بیمه های عمر و پس انداز – لازم است تمام اطلاعات مربوطه را از مشتریان خود بگیرند تا قادر به ارائه بهترین پیشنهادها به آنان باشند. این امر زمانی امکان پذیر است که بیمه گزار به نماینده یا کارگزار بیمه اعتماد و در اطلاعات خود او را شریک کند. پس بدون اعتماد، واسطه ها نمی توانند به درستی وظیفه خود را انجام دهند. برای حصول اطمینان از حفظ این توانایی در واسطه ها، ما باید به حفظ دانش و مهارت آنان از طریق آموزش و مساعدت های تحصیلی کمک کنیم
  6. گاهی گفته می شود کار ما (بیمه گران) مدیریت ریسک است اما می توان این گونه نیز گفت که کار ما مدیریت اعتماد است و نباید فراموش کنیم که اعتماد واقعی تنها میان افراد وجود دارد. اعتماد در روابط تک به تک میان ما و واسطه های ما و میان واسطه ها و بیمه گزاران به تدریج ایجاد می شود.
  7. اگر فرهنگ و اصول زیربنایی یک شرکت بیمه و واسطه های آن بر مبنای استانداردهای اخلاقی نباشد، حکمرانی صحیح شرکتی ایجاد نشده است. اخلاقی بودن به دلخواه مدیران یک شرکت نیست، بلکه رفتار اخلاقی امروزه به یک ضرورت اقتصادی تبدیل شده است. زمانی که سهامداران، مشتریان و جامعه ادراک منفی از رفتارهای اخلاقی یک شرکت داشته باشند، سودآوری بلندمدت و درنهایت بقای آن شرکت به خطر می افتد. (Rossum, 2004, p52-55)

اصول اخلاقی حاکم بر شرکت بیمه مونیخ ری
در کتابچه هنجارهای رفتاری مونیخ ری (Munich re code of conduct) به وضوح دیدگاه های شرکت درباره ر فتار بی عیب و نقص بر اساساصولاخلاقی بیان شده است. برخی از این اصول به شرح زیر است:

  1. پیروی از قانون در هر حوزه از فعالیت، تمام کارکنان باید بر حاکمیت قانون و مقررات بر فعالیت های خود تن دهند و از هر اقدام قانون گریز پرهیز کنند
  2. تمام کارکنان متعهد به تقویت اعتبار شرکت و دوری از هر نوع عملی هستند که ممکن است به اعتبار شرکت و هریک از اعضای آن لطمه وارد کنند.
  3. عدم همراهی با قانون ممکن است به اعتبار شرکت لطمه وارد کند و منجر به تحریم مردم (رویگردانی و تنفر) و مجازات¬های قانونی از سوی نهادهای رسمی گردد
  4. عدم تبعیض. انتظار می رود هریک از کارکنان شان و شخصیت، حریم خصوصی و حقوق شخصیتی افراد دیگر را درنظر بگیرد. به هیچ وجه، تبعیض، آزارهای جنسی و رفتارهای توهین آمیز و نیز اعمال قانون شکنانه و تهدیدآمیز قابل تحمل نیست
  5. کارکنان باید از موقعیت هایی که ممکن است منجر به تضاد منافع شخصی گردد، خودداری کنند
  6. رازداری و حفظ اطلاعات.
    کارکنان متعهد به حفظ اسرار و موضوع های درون شرکتی و نیز اطلاعات محرمانه مرتبط با مشتریان و شرکای تجاری اند. اطلاعاتی محرمانه است که مهر محرمانه داشته و یا قابلیت انتشار عام نداشته باشند. زیرا ممکن است در صورت نشر، مورداستفاده رقبا قرار گیرد یا برای ضربه زدن به شرکت یا شرکای تجاری آن به کار رود. اطلاعات محرمانه نوعا شامل اسرار عملیاتی و تجاری و نیز گزارش های چاپ نشده و نمودارهای حسابداری و مالی است. همچنین اطلاعات محرمانه باید از دسترس اشخاص ثالث و افراد غیرمجاز در درون شرکت محفوظ بماند و فقط به کارمندی که قانونا به آن نیاز دارد، ارائه شود
  7. پول شویی و جرایم مالی: تمام کارکنان باید مواظب پول شویی در سطح شرکت، نمایندگان و شرکت های نمایندگی باشند. رفتارهای غیرقانونی باید رد شود
  8. رقابت و قوانین ضد تراست: شرکت موظف است رقابت و پیگیری اهداف خود را صرفا با توسل به وسایل و طرق اخلاقی و قانونی دنبال کند. توافق با رقبا بر سر نرخ و شرایط مخالف قانون ضدتراست است
  9. روابط با شرکا و ارباب رجوع: ما موظف به رفتار منصفانه و باز با شرکای خود هستیم. باید بهترین توصیه ها را به ارباب رجوع ارائه کرده و تمام اطلاعات موردنیاز آن ها را برای گرفتن تصمیم مناسب و منطقی به نفع خودشان فراهم کرد.
  10. یکپارچگی اطلاعات و ارتباطات: تمام سوابق و گزارش ها صرف نظر از استفاده داخلی یا خارجی آن ها باید صحیح و کامل و بر اساس حقایق باشد. تنها اعضای هیئت مدیره و افراد مجاز (مثلا روابط عمومی) می توانند به نمایندگی از شرکت اظهارنظر یا مصاحبه با رسانه ها و سهامداران داشته باشند
  11. حفاظت از دارایی های شرکت: دارایی های شرکت نه تنها شامل دارایی های مادی بلکه شامل دارایی های غیرملموس (مالکیت فکری و نرم افزار) اطلاعات، ایده ها و دانش کارکنان نیز است که هر کارمندی مسئول حفظ این دارایی ها است
  12. حفاظت محیطی: شرکت بر مسئولیت خود در حفظ و تثبیت محیط زیست صحه می گذارد
  13. اهدا و کمک رسانی: ممکن است برای امور آموزشی، علمی، هنری و فرهنگی و اجتماعی و خیریه کمک هایی صورت گیرد. کمک به احزاب سیاسی صرفا با مجوز قانونی امکان پذیر است. باید دقت شود که میان کمک های اهداشده و اهداف اقتصادی مدنظر اختلافی نباشد
  14. گزارش تخلفات: هر کارمندی موظف به همراهی با هنجارهای اخلاقی است. مدیریت باید زمینه آشنایی کارکنان را با این هنجارها فراهم کند.کارکنان باید به محض کسب اطلاع از نقض قانون و هنجارهای اخلاقی، به ویژه در مواردی از قبیل تقلب، فساد (رشوه خواری) کژکاری حسابداری یا سایر رفتارهایی که بر اساس قوانین مدنی ممکن است پیامد داشته باشد، آن را به مدیر مستقیم خود گزارش کنند. (www.munich re.com)


اصول اخلاقی در بازاریابی (فروش) 

  1. اصل آزادی مصرف کننده و تولیدکننده:
    تا حد ممکن تصمیم های فروش از سوی مصرف کننده و تولیدکننده باید با یک آزادی نسبی صورت گیرد. افراد برحسب تعریف خود می توانند به رضایت نائل شوند تا بر حسب تعریف دیگری و این از طریق ارتباط نزدیک تر خدمات ارائه شده با خواسته های او حاصل می شود. اصل آزادی سنگ بنای یک سیستم بازاریابی پویا است.
  2. اصل آزادی مصرف کننده و تولیدکننده:
    تا حد ممکن تصمیم های فروش از سوی مصرف کننده و تولیدکننده باید با یک آزادی نسبی صورت گیرد. افراد برحسب تعریف خود می توانند به رضایت نائل شوند تا بر حسب تعریف دیگری و این از طریق ارتباط نزدیک تر خدمات ارائه شده با خواسته های او حاصل می شود. اصل آزادی سنگ بنای یک سیستم بازاریابی پویا است.
  3. اصل کنترل رخداد مضر احتمالی: تا حد ممکن اقدام های آزادانه مصرف کنندگان مربوط به رفتار خصوصی آن ها است. سیستم سیاسی فقط زمانی آزادی آن ها را محدود می کند که مانع اقدام های مضر یا تهدید کننده تولیدکننده، مصرف کننده یا طرف سوم گردد.
  4. اصل کارآیی اقتصادی: سیستم بازاریابی برای عرضه کالا و خدمات به طور کارآ تلاش می کند. میزان برآورده شدن نیازها و خواسته های مردم یک جامعه به میزان به کارگیری کارآمد منابع کمیاب آن جامعه بستگی دارد. سیستم بازاریابی برای این که عملکرد کارآمدی داشته باشد نیازمند رقابت است. یک بازار باز (آزاد) اجازه رقابت می دهد. جریان آزاد محصولات، آزادی اطلاعات، وجود رقابت فعال و خریداران آگاه کیفیت محصول را بالا و قیمت را پایین می آورد.
  5. اصل نوآوری: سیستم بازاریابی نوآوری حقیقی را تشویق می کند تا هزینه های تولید و توزیع را کاهش داده، محصولات جدیدی را برای پاسخ به نیازهای متغیر مشتریان توسعه دهد.
  6. اصل آموزش و اطلاع مصرف کننده: یک سیستم بازاریابی موثر در آموزش و اطلاع مصرف کننده سرمایه گذاری سنگین می کند تا رضایت و رفاه بلندمدت او را افزایش دهد. در حالت ایده آل، شرکت ها در خصوص محصولات خود اطلاعات کافی فراهم خواهند کرد. دولت، گروه¬های مصرف کننده و نمایندگی ها نیز می توانند اطلاعات داده، شرکت ها را درجه بندی کنند. دسترسی بیشتر به رسانه های جمعی برای بحث راجع به مزایا یا معایب محصولات باید ترغیب گردد.
  7. اصل حفاظت مصرف کننده: محصولات مدرن به قدری پیچیده اند که حتی مصرف¬کنندگان آموزش دیده هم نمی توانند با اطمینان آن ها را ارزیابی کنند. مصرف کننده نمی تواند بداند که آیا یک اتومبیل سیستم ایمنی مناسب دارد یا نه؟ آیا یک دارو اثرات جانبی دارد یا نه؟ آیا بیمهنامه جامعی به او داده اند یا نه؟ بیمه گزار ممکن است از کارآمدی بیمه نامه در زمان وقوع خسارت بی اطلاع باشد. یک واحد دولتی باید این وظیفه کنترلی را انجام دهد. همچنین خریدار باید از فروش تحت فشار یا فریبنده در امان باشد. (Philip Katler 1999)


سخن پایانی
احتمالا ماجرای ترور ژولیوس سزار را در داستان شکسپیر شنیده اید. زمانی که سزار در صحن مجلس مورد حمله واقع شد تقریبا هرکسی دشنه ای به او زد. سزار چشم خود را لحظه ای باز کرد و وقتی دوست صمیمی و دیرین خود را نیز با دشنه ای خونین در بالای سر خود دید، این جمله را گفت و افتاد: Et Tu, Brute! بروتوس تو هم! دیدن دوستی مورداعتماد در میان ترورکنندگان برای سزار بسیار دردناک تر از زخم خنجرها بود.
در صنعت بیمه نیز زیر پا گذاشتن اخلاقیات از سوی بیمه گران (شرکت ها، مدیران، کارکنان و واسطه های بیمه) همان ایفای نقش بروتوس را دارد. هدف از صنعت بیمه فراهم کردن آرامش و اطمینان برای مردم است. ارائه بیمه نامه با پوشش های نامناسب و یا گرفتن حق بیمه های اضافی، خیانت به اعتماد بیمه گزاران است.

نتیجه گیری

  1. باتوجه به ماهیت کار بیمه ای، جلب اعتماد مردم ضامن بقای یک شرکت بیمه و سودآوری آن در بلندمدت است. اعتماد چیزی است که در طول زمان و درنتیجه روابط تک به تک میان افراد به وجود می آید. واسطه ها نقش عمده ای در ایجاد یا تخریب این اعتماد برعهده دارند. در نتیجه، باید از لحاظ دارا بودن توانایی های حرفه ای و رعایت هنجارهای شرکت غربال شده و به دقت انتخاب شوند. همچنین آنان باید دائما تحت نظارت و بازآموزی قرار گیرند.
  2. لازم است اصول هنجارهای اخلاقی بر اساس ارزش های اخلاقی جامعه و درنظر گرفتن تجربیات شرکت های معتبر بیمه جهان در این زمینه به صورت کتبی تدوین و در کل صنعت به شکل جدی اجرا شود.
  3. در فضایی که شرکت های بیمه پای بندی لازم را به ارزش های اخلاقی نشان ندهند، قوانین قادر به تنظیم قواعد بازی نخواهد بود. در چنین فضایی همه متضرر خواهند شد، اعم از بیمه گر و بیمه گزار. درحقیقت، مردم با مشاهده این گونه رفتارها، اعتماد خود را نسبت به صداقتبیمه گران از دست داده، گرفتن خسارت به هر شیوه ممکن (حتی تقلب) را حق خود خواهند دانست.

منابع

  1. دیوید، فردآر، مدیریت استراتژیک، ترجمه پارسائیان، اعرابی، (تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی، ۱۳۸۴).
  2. دفت، ریچارد ال، تئوری و طراحی سازمان، ترجمه پارسائیان، اعرابی، (تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی، ۱۳۸۰).
  3. رابینز، استیفن، رفتار سازمانی، اعرابی، پارسائیان (تهران: مرکز پژوهش های فرهنگی، ۱۳۸۱).
  4. Castricsk Henri do; Ethics, Governance, trust, transparency and customer relations, the Ethics genova papers on risk and insurance Vol. 29 No. 1-January 2004 pp 36-39.
  5. Rossum, Anton van; governance, trust and customer relation. The genova papers on risk and insurance Vol. 29 No. 1-January 2004 pp 52-55.
  6. Scott, Jeromy; Ethics Governance, trust, transparency and customer relation. The genova papers on risk and insurance Vol. 29 No. 1-January 2004 pp 45-51.
  7. munich re code of conduct: www.munice.com
  8. Peter Forstmoser speech on ethics: www.swissre
  9. Katlerk Philip; Armstrongk Gary; saunders, john; wong veronica: principles of marketing. Second edition. Prentice hall. 1999.
  10. Cordell, David M: FPA Journal; Insurance Ethics, and the Golden Rule.

نویسنده : حمیدرضا کاوه – مشاور فنی مدیرعامل بیمه ایران
• جمشید جنگ آرا هجراندوست رئیس اداره تحقیقات و منابع بیمه ایران و دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت

منبع مقاله:پیام بیمه ایران(فصلنامه شماره ۱۲)     

اشتراك گذاری نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده − 10 =


11 (1)